ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
زن باهوش و زرنگ
یه روز یه زن و مرد ماشینشون تصادف ناجوری میکنه و هر دو ماشین به
شدت داغون میشه، ولی هر دو نفر سالم میمونن.
وقتی که از ماشینشون پیاده میشن و صحنه تصادف رو میبینن، مرد میگه:
- ببین چیکار کردی خانم! ماشینم داغون شده!
- آه چه جالب، شما یه مرد هستید!
مرد با تعجب میگه:
- بله، چطور مگه؟
- چقدر عجیب! همه چیز داغون شده ولی ما دو نفر کاملاً سالم هستیم!
- منظورتون چیه؟
- این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینجوری با هم ملاقات کنیم و آشنا بشیم!
مرد با هیجان زیادی میگه:
- اوه بله، کاملاً موافقم! این حتماً نشونه خوبیه!
زن دوباره نگاهی به ماشین میکنه و میگه:
- یه معجزه دیگه! ماشین من کاملاً داغون شده ولی این بطری مشروب کاملاً سالمه! این
یعنی باید این آشنایی رو جشن بگیریم!
- بله بله، حتماً همینطوره! کاملاً موافقم!
زن در بطری رو باز میکنه و به طرف مرد تعارف میکنه، مرد هم بطری رو تا نصف سر میکشه
و برمیگردونه به زن.
ولی زن در بطری رو میبنده و دوباره برمیگردونه به مرد! مرد با تعجب میگه:
- مگه شما نمینوشین؟
زن با شیطنت خاصی میگه:
- نه عزیزم، فکر کنم الان بهتره منتظر پلیس باشیم !!!!
***
روزی همه دانشمندان مردند و وارد بهشت شدند آنها تصمیم گرفتند تا قایم باشک بازی کنند.
انیشتین اولین نفری بود که باید چشم می گذاشت. او باید تا100 می شمرد و سپس شروع به جستجو میکرد.
همه پنهان شدند الا نیوتن...
نیوتن فقط یه مربع کشید که طولش 1 متر بود و درونش ایستاد،دقیقا درمقبل انیشتین.
انیشتین میشمرد 97-98-99-100
چشماشو باز کرد و دید که نیوتن جلوش ایستاده.
انیشتین فریاد زد : نیوتن بیرونی،سک سک
نیوتن با خونسردی گفت : من که بیرون نیستم،اصلا من نیوتن نیستم !!
همه دانشمندان از مخفیگاهشون بیرون اومدن
تا ببینن اون چی میگه و چطور میخواد ثابت کنه که نیوتن نیست.
نیوتن گفت : من در یک مربع به مساحت 1 متر ایستاده ام که منو نیوتن بر متر مربع میکنه و ازآنجایی که نیوتن بر متر مربع برابر<یک پاسکال> میباشد.
بنابراین من پاسکالم پس پاسکال باید بیرون میومد.توباید میگفتی پاسکال سک سک
***