نکات تعیین تعداد تکواژ و واژه
نکتهها در تعیین تعداد تکواژ و واژه
قبل از هر چیز باید به این نکته توجّه کرد که تعیین تعداد هر چیز قابل شمارشی به دقّت و توجّه بسیار نیاز دارد چرا که چشم ما که یکی از مهمترین ابزار تعیین تعداد اشیا و یا موضوعات قابل شمارش است مرتکب خطا و اشتباه میشود پس بهتر است دقّت بیشتری در تعیین تعداد تکواژها به کار گیریم ؛ امّا نکات قابل توجّه :
- توجّه به نقش نمای اضافه و یک تکواژ محسوب کردن آن ؛مثل : جهان ِ بدون مرز = ـِـ ( 1 تکواژ ) ، هوایِ پاک = ـِ ( یِ) ( 1 تکواژ ) کشتیِ نوح = ـِـ ( « یِ » که در واج نگاری میآید امّا در املا نوشته نمیشود . ) ( 1 تکواژ )
مصوّت ـِـ در واژههای مقابل تکواژ محسوب نمیشود بنابر این هریک از آنها یک تکواژ هستند : « برایِ ، مثلِ ، مانندِ »
2- بی توجّهی به واجهای میانجی :
مثل « ی » در کلمات مختوم به مصوّت ؛ « نامهیِ ، گویایِ ، دانشجویِ ، کشتیِ » در این مواقع یا ترکیب « ی » به همراه « ـِـ » را یک تکواژ محسوب میکنیم ( یِ = ( 1 تکواژ ) ) و یا به تنهایی « ـِـ را یک تکواژ محسوب کرده واج میانجی « ی » را حذف میکنیم .
واجهای میانجی دیگر ؛ مثل : « ک » در کلماتی مانند « نیاکان ، پلّکان » ، « ج » در « ترشیجات ، مربّاجات » ، « گ » در « زندگی ، پرندگان ، جویندگان » ، « د » در کلماتی مانند « بـِدان ، بـِدین » ، « هـ » در کلماتی مانند « بهش ، بهت » ، « و » در کلماتی مانند « آهوان ، زانوان ، بانوان »
نمونههایی از تجزیه به تکواژ : دانشجو = دان + ـِش + جو + ان ( یان ) ، نیاکان = نیا + ان ( کان ) ، ترشیجات = ترش + ی + ات ( جات ) ، پرندگان = پر( بن مضارع ) + نده + ان ( گان ) ، بدان = به + ان ( دان ) ، بهش = به + ـِش ( هش )( البته ـِش با تغییر تلفّظ یا همان فرایند واجی ابدال به شکل ـِش در آمده است و در اصل ـَش بودهاست . ) ، آهوان = آهو + ان ( وان ) باید خاطر نشان کرد که در این واژه نیز فرایند واجی اتّفاق افتادهاست .
3- باید توجّه کرد که برخی از کلمات به دو شکل در واژگان ما ضبط و ثبت شدهاند ؛ مثل : بنهای مضارع « گو ، جو ، آ .. = گوی ، جوی ، آی ... » ، اسمهایی مانند « خدا = خدای ، جا = جای » بنابراین در هر دو صورت ، چه با « ی » چه بدون « ی » یک تکواژ محسوب میشوند . ؛ مثلاً : گویم = گو ( گوی ) + ـَم یا خدایگان = خدا ( خدای ) + ان ( گان )
4- توجّه به شناسهی صفر ( Ø )و محسوب کردن آن به عنوان یک تکواژ در افعالی که فاقد شناسه هستند ؛ مثلاً : است + Ø ، نیست+ Ø ، رفت + Ø ، گفته بود + Ø ، شنیده است + Ø ، دیده بود + Ø ، میآمد + Ø ، برو + Ø ، نرو+ Ø ...
نحوهی تشخیص شناسه : بهترین راه تشخیص شناسه صرفِ فعل است ، به این صورت میتوان تشخیص داد که واج و یا واجهای پایانی فعلها شناسه است یا نه . در واقع ما از محور جانشینی برای اثبات شناسه بودن و یا نبودن واج پایانی کمک میگیریم : دید : دیدم ، دیدی ، دید ـ چون در پایان فعل سوم شخص چیزی به فعل افزوده نشدهاست پس به راحتی میتوان به وجود شناسهی صفر ( Ø ) پی برد . مثال دوم فعل « دوید » که گاهی « د » و گاهی « ید » را در آن به عنوان شناسه فرض میکنند امّا با صرف آن به راحتی به وجود شناسهی صفر میتوان پیبرد : ( دویدم ، دویدی ، دوید Ø ... ) و یا مثالهای مشابه ...
راه دوم این که به آخر افعالی که شک داریم « ن » مصدری بیفزاییم : دوید = دویدن ، دید = دیدن و چون میتوان از این واژهها مصدر ساخت پس « د » در این افعال شناسه نیست ؛ امّا از افعالی مانند « رود ، بیند ، جوید » چون نمیتوان مصدر ساخت پس « د » در آنها شناسه است .
5- توجّه به تکواژهای ماضی ساز و تجزیهی آنها و محسوب کردن آنها به عنوان یک تکواژ .
نحوهی تشخیص تکواژهای ماضیساز : باید به این نکته توجّه کرد که تمام افعال از بن مضارع ساخته میشود امّا با گذشت زمان برخی از افعال از ریشهی خود دور شدهاند ولی در تعدادی از آنها هنوز بنهای مضارع به شکل اوّلیّه در درون تمامی افعال ، چه ماضی و چه مضارع باقی ماندهاست پس میتوان در افعال ماضی هم بن مضارع آن فعل را یافت .باید به این نکته نیزتوجّه کرد که تنها بنهای مضارعی را در افعال ماضی باید تجزیه کرد که بدون تغییر در افعال مضارع کاربرد دارند .
انواع پسوندهای ماضی ساز :
« ید » : خندید ، چرخـید ، گنجـید ، دوید ، پرید ، پاشـید ، جنبـید و ...
« د » : خورد ، خوانـد ، مانـد ، گردانـد ، دوانـد ، خورانـد ، آورد ، افشانـد ، افکنـد و ...
« اد » : افتـاد ، نهـاد ، ایستـاد ، فرستـاد ،
« ست » ( ـِست ) : زیـست ، مانـِست ، آراست ، توانـِست ، گریـست ،
« ت » : بافـت ، شکافـت و ...
بنابر این لازم است در هنگام شمارش تکواژها به تجزیه و شمارش این پسوندهای ماضی ساز نیز توجّه شود .
6- توجّه و تجزیه و محاسبهی تکواژ گذراساز « ان » به عنوان یک تکواژ : رساند = رس ( بن مضارع ) + ان ( پسوند گذراساز + د ( پسوند ماضی ساز ) + Ø (شناسهی صفر ) ، میجهانیدند = می + جه + ان (پسوند گذرا ساز ) + ید ( پسوند ماضی ساز ) + ـَند ( شناسه ) یا افعالی مانند : رهاند + Ø ، خوراند + Ø ، پراند + Ø ، دواند + Ø و ...
نکاتی در تعیین تعداد واژهها
1- نقش نمای اضافه یک واژه محسوب میشود : کتاب کوچک من = 5 واژه ( کتاب/ ـِ / کوچک / ـِ / من / )
2- افعال چه یک تکواژ باشند و چه چند تکواژ با هم یک فعل را تشکیل میدهند : گفت ، گفتهاست ، گفته بود ، گفتهشدهبود ، گفته باشد ، گفته شده باشد و ... هر یک تنها یک واژه هستند .و یا افعال مرکّب با تمامی اجزا یک واژه محسوب میشوند : آوردن = یک واژه ، به دست آوردن ( به معنای کسب کردن) = یک واژه ، به حساب آوردن = یک واژه ، کلاهبرداری کردن = یک واژه ، کلاه به سر کسی گذاشتن و امثالهم نیز یک واژه محسوب میشوند .
3- مواظب باشیم گروه کلمه را هرچند اجزای کوچکی داشته باشد یک واژه محسوب نکنیم : دلش میخواست . ( دل =یک واژه و ـَش = یک واژه ) ازم پرسید . ( از = یک واژه ـَم = یک واژه )
اکنون به نحوه ی تجزیهی تعدادی از کلمات مشکل به تکواژ توجّه کنید .
نیست = نی + ست ( است ) + Ø (شناسهی صفر ) / بجود = ب + جو = ـَد ( شناسه ) / ماست ( فعل ) = ما + ست ( است ) + Ø (شناسهی صفر ) / شکافتن = شکاف + ت (پسوند ماضی ساز ) + ـَن ( پسوند صدر ساز ) / برمیآید = بر + می +آ ( آی ) + ـَد (شناسه ) / ادبیّات = ادب + ی + ات / ماندگار = مان + د ( پسوند ماضی ساز ) گار / تکاپو = تک + ا + پو / زیبایی = زیب (بن مضارع ) + ا ( پسوند صفت ساز ) + ی ( یی ) ( پسوند اسم ساز )
نمونههایی از تجزیهی جملات به تکواژ و واژه : ( این جملات در سؤالات کنکورهای گذشته آمده است . )
« در شعر « باغ من » ، شاعر به توصیف پاییز میپردازد و پاییز را نه فصل بیحاصلی و خشکی و نازیبایی که مظهر زیبایی و پادشاه فصلها میداند . »
تکواژها = ( در /شعر / ـِ / باغ / ـِ / من / شاعر / به / توصیف / ـِ / پاییز /می / پرداز / ـَد / و / پاییز / را / نه / فصل / ـِ / بی / حاصل / ی / و / خشک / ی / و / نا/ زیب / ا / یی (ی) / و / پادشاه / ـِ / فصل / ها / می / دان / ـَد / )
واژهها : ( در /شعر / ـِ / باغ / ـِ / من / شاعر / به / توصیف / ـِ / پاییز /می پرداز َد / و / پاییز / را / نه / فصل / ـِ / بی حاصلی / و / خشکی / و / نا زیبایی / و / پادشاه / ـِ / فصلها / میدانـَد / )
« نثر تاریخی در قرن پنجم در کتاب تاریخ بیهقی اوج و اعتبار خاصّی یافت . »
تکواژها : ( نثر / ـِ / تاریخ / ی / در / قرن / ـِ / پنج / ـُم / در / کتاب / ـِ / تاریخ / ـِ / بیهق / ی / اوج / و / اعتبار / ـِ / خاصّ / ی / یافت / Ø /
واژهها : ( نثر / ـِ / تاریخی / در / قرن / ـِ / پنجـُم / در / کتاب / ـِ / تاریخ / ـِ / بیهقی / اوج / و / اعتبار / ـِ / خاصّی / یافتØ /
« قلمرو خیال آن قدر وسیع و پهناور است که هر چیز غیرممکن میتواند در آن جاشدنی و بودنی باشد . »
تکواژها : ( قلم / رو / ـِ / خیال / آن /قدر / وسیع / و / پهن / ا / ور / است / Ø / که / هر / چیز / ـِ / غیر / ـِ / ممکن/ می / توان / ـَد / در / آن / جا / شد / ـَن / ی / و / بو 1 / د 2 / ـَن / ی / باش / ـَد / (1- « بودن » دو بن مضارع دارد : « بو و باش » 2- پسوند ماضی ساز است . )
واژهها : ( قلمرو / ـِ / خیال / آن /قدر / وسیع / و / پهناور / استØ / که / هر / چیز / ـِ / غیر ممکن/ می توانـَد / در / آن / جا شدَنی / و / بو دَنی / باشـَد /
« با گسترش شعر فارسی در عراق و توجّه نویسندگان و شاعران به علوم و ادبیّات در شعر و نثر تحوّلی پیدا شد . »
تکواژها : ( با / گستر / ـِش / ـِ / شعر / ـِ / فارس / ی / در / عراق / و / توجّه / ـِ / نویس / ـَنده / ان (گان) / و / شاعر / ان / به / علوم / و / ادب / یّ / ات / در / شعر / و / نثر / تحوّل / ی / پیدا / شد / Ø /
واژهها : ( با / گسترش / ـِ / شعر / ـِ / فارسی / در / عراق / و / توجّه / ـِ / نویسـَندگان / و / شاعران / به / علوم / و / ادبیّات / در / شعر / و / نثر / تحوّلی / پیدا / شدØ /
« ویژگی نثر عرفانی ، سادگی و نزدیک بودن آن به زبان محاوره است . »
تکواژها : ( /ویژه / ی (گی) / ـِ / نثر / ـِ / عرفان / ی / ساده / ی (گی) / و / نزدیک / بو / د / ـَن / ـِ / آن / به / زبان / ـِ / محاوره / است / Ø /
واژهها : ( /ویژگی / ـِ / نثر / ـِ / عرفانی / سادگی / و / نزدیک بودن / ـِ / آن / به / زبان / ـِ / محاوره / استØ /
واج ، انواع واج ، ترکیب واجها ، تشخیص نوع واجها ، سؤالات کنکوری مرتبط با واجها
راه تشخیص صامت از مصوّت
نمونه سؤالات کنکوری مرتبط با واج نگاری و یا واج شماری :
به نام خدا
واج ، انواع واج ، ترکیب واجها ، تشخیص نوع واجها ، سؤالات کنکوری مرتبط با واجها
تعریف : واج کوچکترین واحد صوتی ( آوایی ) زبان است که گر چه خود معنایی ندارد امّا با تغییر در یک واژه ( تکواژ ) تغییر معنایی ایجاد میکند[1] :
خار و کار تنها در یک واج با هم اختلاف دارند ؛ همانطور هستند جفت واژهها یا گروه واژههای مقابل : دَست ، مَست ، سَر ، سِر ، سار ، سیر ، چین ، چون ، کُشت ، کاشت ، کشت ، جان ، جام ، جار، جال ، جاز هر یک از این کلمات با جفت واژههای خود تنها در یک واج با هم اختلاف دارند .
انواع واج : واجها دو دسته هستند « صامت و مصوِّت »
صامتها : « / ء ، ع / ب / پ / ت ، ط / ث ، س ، ص / ج / چ / ح ، هـ / خ / د / ذ ، ز ، ض ، ظ / ر / ژ / ش / غ ، ق / ف / ک / گ / ل / م / ن / و / ی / = 23 صامت ؛ با این توضیح که تمام صامتهایی که در کنار هم با کشیدن خطی زیرشان آمدهاند در واقع یک واج محسوب میشوند .
مصوِّتها : / ـَـ / ـِـ / ـُـ / ا / و / ی / = 6 مصوِّت ؛ با این توضیح که شکلهای / ا ، و ، ی / زمانی مصوِّت محسوب میشوند که در یک هجا واج دوّم باشند . ( در ادامه بیشتر توضیح داده میشود . )
ترکیب واجها :
به این معنا که چه واجی در کنار واج دیگر میآید و چه واجهایی نمیتوانند بلافاصله در کنار دیگر واجها بیایند . همواره ترکیب اصلی واجها که به ساخت یک هجا ( بخش ) منتهی میشوند به سه شکل زیر خواهد بود :
( در ادامه واج صامت را با « ص » ، واج مصوِّت را با « م » نمایش میدهیم . )
ص + م = نه ( ن ـَ ) ، به ( ب ـِـ ) با ، بو ، کی ( چه کسی ؟) کو ( کجاست ؟ ) را ، ما ، بی ( بدون ِ ) چه ، جا ، وَ ...
ص + م + ص = سَر ، سِر ، سُر ، خان ، چین ، چون ، دار ، دیر ( با تأخیر ) زور ، دَر کِی ( چه وقت ) مِی(شراب ) دُو ( بن مضارع دویدن ) رُو ( بن مضارع رفتن ) خویش = ( خیش ، چرا که در آوانگاری ( واج نگاری ) تنها به نوشتن واجهایی میپردازیم که تلفّظ میشوند . ) آب = ( ء ا ب ) ...
ص + م + ص + ص = داشت ، پوست ، دَرد ، سوخت ، دِیر ( عبادتگاه ) خواست = ( خاست ، چرا که در آوانگاری ( واج نگاری ) تنها به نوشتن واجهایی میپردازیم که تلفّظ میشوند . ) دوخت ، است = ( ء ـَ ست )
چند نکته : با اندکی توجّه معلوم میشود :
اوّلین واج در تمام ترکیبها صامت است .
دومین واج در تمام ترکیبها مصوّت است .
سومین و چهارمین واج همواره صامت است .( ما در زبان فارسی معیار هجایی نداریم که بیشتر از چهار واج داشتهباشد .)
با توجّه به الگوهای ارائه شده ما هجایی (تکواژ و واژهای ) نداریم که با مصوّت شروع شده باشد و یا به اشکال زیر آمده باشد :
« م + ص یا ص + م + م یا ص + ص یا ص + م + م + ص »
راه تشخیص صامت از مصوّت : ( پیش از هر کاری لازم است 1- واژهها و تکواژهای داده شده را به هجاها تقسیم نماییم 2- واجنگاری ( آوانویسی ) کنیم 3- در پی یافتن نوع و تعداد واجها باشیم . )
امّا برای یافتن نوع و تعداد واجها بهترین و سادهترین راه استفاده از الگوی هجایی و یا در واقع استفاده از محور جانشینی است ؛ یعنی ، باید با توجّه به الگوهای ارائه شده واجها را جانشین یکدیگر نماییم تا به این وسیله امکان تشخیص نوع واج ممکن شود و چون در زبان فارسی هیچگاه صامت جانشین مصوّت و یا بالعکس مصوّت جانشین صامت نمیشود ؛ پس تمام واجهایی که جای اوّلین واج را اشغال میکنند قطعاً صامت و واج دوم مصوّت و واجهای سوم و چهارم صامت خواهند بود :
تکواژ |
= |
صامت |
+ |
مصوّت |
+ |
صامت |
+ |
صامت |
|
نه |
= |
ن |
+ |
ـَـ |
|||||
دار |
= |
د |
+ |
ا |
+ |
ر |
|||
موش |
= |
م |
+ |
و |
+ |
ش |
|||
دین |
= |
د |
+ |
ی |
+ |
ن |
|||
دوخت |
= |
د |
+ |
و |
+ |
خ |
+ |
ت |
|
آرد |
= |
ء |
+ |
ا |
+ |
ر |
+ |
د |
|
چای |
= |
چ |
+ |
ا |
+ |
ی |
|||
لارو |
= |
ل |
+ |
ا |
+ |
ر |
+ |
و |
« و » در این تکواژ صامت است . |
و |
= |
و |
+ |
ـَـ |
« و » در این تکواژ صامت است . |
||||
رُو |
= |
ر |
+ |
ـُـ |
+ |
و |
« و » در این تکواژ صامت است . |
||
کوشک |
= |
ک |
+ |
و |
+ |
ش |
+ |
ک |
« و » در این تکواژ مصوّت است . |
پس هر واجی که در ستون صامتها قرار گرفت مطمئن خواهیم بود که صامت است و هر واجی در ستون مصوّتها قرار گرفت قطعاً مصوّت خواهد بود .
( چون هر هجایی برای شکلگیری آوایی حدّاقل به یک صامت و یک مصوّت نیاز دارد و باز با عنایت به اینکه تعداد مصوّتها در یک هجا نمیتواند بیشتر از یکی باشد بنا براین تعداد هجاها در هر واژه و یا تکواژ قطعاً برابر با تعداد مصوّتها خواهد بود و این یکی از بهترین و سریعترین راه اثبات صحت و سقم اوّلیهی آوانگاری و واجشماری است . )
قابل توجّه :
الف ) بدانیم که هجاهایی مانند زیر به اشتباه آوانگاری ( واج نویسی ) و واج شماری نشوند .
آ = / ء / ( صامت ) + / ا / ( مصوّت ) = 2 واج ،
اَ = / ء / ( صامت ) + / ـَـ / ( مصوّت ) = 2 واج ،
اِ = / ء / ( صامت ) + / ـِـ / ( مصوّت ) = 2 واج ،
اُ = / ء / ( صامت ) + / ـُـ / ( مصوّت ) = 2 واج
ب ) آوانگاری چند واژه که به نسبت مشکل ساز هستند :
« دو » ( بن مضارع دویدن ) = / د / ( صامت ) + / ـُ / ( مصوّت ) + / و / ( صامت ) ،
« رو »( بن مضارع رفتن ) =/ ر / ( صامت ) + / ـُ / ( مصوّت ) + / و / ( صامت ) ،
« نو » = ( تازه ) / ن / ( صامت ) + / ـُ / ( مصوّت ) + / و / ( صامت ) ،
« کی » ( چه وقت ) = / ک / ( صامت ) + / ـِ / ( مصوّت ) + / ی / ( صامت ) ،
« می »( شراب ) = / م / ( صامت ) + / ـِـ / ( مصوّت ) + / ی / ( صامت ) ،
« دی » ( نام ماه ) = / د/ ( صامت ) + / ـِـ / ( مصوّت ) + / ی / ( صامت )
نمونه سؤالات کنکوری مرتبط با واج نگاری و یا واج شماری :
1- ترکیب واجهای واژهی « آسایشگاه » به ترتیب در کدام گزینه آمدهاست .( کنکور- 81 )
الف) / ص / م / ص / م / ص / م / ص / ص / م / ص /
ب) / ص / ص / م / ص/ ص / ص / م / ص /
ج) / ص / م / ص / م / م / ص / م / ص / م /
د) / م / ص/ م / ص / م / ص / م / م / ص/ م /
در این سؤال گزینهی « ب » بلافاصله حذف میشود چرا که با دو صامت آغازین آمده و این خلاف قانون ترکیب واجها است.
گزینهی « ج» نیز حذف میشود چرا که دو مصوّت بلا فاصله پشت سر هم آمده است .
گزینهی « د » نیز به خاطر آمدن مصوّت در ابتدای واژه حذف میشود .
بنابر این بدون اینکه حتّی به واژه نگاه کنیم جواب صحیح را یافتهایم .
( الف ) / ص= ء / م = ا / ص = س / م = ا / ص = ی / م = ـِ / ص = ش / ص = گ / م = ا / ص = ه /
2- ترتیب واجها در نظام آوایی کدام واژه درست نیست ؟ ( المپیاد ادبی 79 )
الف) سود = صامت + مصوّت+ صامت ب)اَثَر= صامت + مصوّت+ صامت + مصوّت + صامت
ج) ناله = صامت + مصوّت+ صامت + مصوّت د) تحفه = صامت + مصوّت+ صامت + مصوّت
با تعیین تعداد هجاها میتوان به این نتیجه رسید که تنها گزینهی « د » دو هجا است بنابراین باید دو مصوّت داشته باشد «تـُح / فـِ »و چون دو مصوّت دارد تا اینجا عیبی مشاهده نمیشود امّابا اندک توجّهی به تعداد واجها میتوان بلافاصله حکم به غلط بودن گزینهی « د » داد چرا که با نوشتن هجاهای این واژه اندکی دقّت میتوان تعداد واجهای آن را حدس زد ( 5 واج ) امّا میبینیم که چهار واج است و این حکم غلط بودن این گزینه است بدون اینکه به نوع واجها بخواهیم بپردازیم . جواب گزینهی « د » = صامت + مصوّت+ صامت + صامت + مصوّت
3- واجهای کدام گزینه با واژهی « بهجتانگیز » مطابقت میکند ؟ ( کنکور ریاضی – 85 )
الف) / ص / م / ص / م / ص / م / ص / ص / م / ص /
ب) / ص / ص / م / ص/ م / ص / ص / م / ص / م / ص /
ج) / ص / م / ص / ص/ م / ص/ ص / م / ص/ ص / م / ص /
د) / ص / م / ص / ص / م / ص / م / ص / ص/ م / ص
گزینهی « ب » به خاطر داشتن دو صامت آغازین از نظر قانون ترکیب واجها غلط است پس نمیتواند جواب باشد .
اکنون هجاهای واژه را مینویسیم : « بـِـه ، جـَـت ، ء ـَ ن ، گیز »
در این مرحله بدون توجّه به نوع صامت و مصوّت و تنها با شمارش واجهای موجود در آوانگاری میتوان دانست که واژهی مذکور دارای 12 واج است و این شرط تنها در گزینهی « ج » موجود است .(بِـه = / ص / م / ص *[2] جـَت = ص/ م / ص * ء ـَن = ص / م / ص * گیز = ص / م / ص *)
( توضیح : متأسّفانه اشکالی بر این سؤال وارد است چرا که میتوان واژه را با توجّه به قاعدهی کاهش بدون همزه نیز آورد در این صورت جواب میتواند گزینهی « د » باشد . )
4- کلمهی « آسِمان خراش » از چند واج تشکیل شدهاست ؟ ( سنجش – 82 )
الف) 9 ب) 12 ج) 13 د) 10
اوّلین و بهترین کار این است که واژه را به هجا تقسیم نموده و واجنگاری کنیم : « ء ا * سـِ * مان * خـَ * راش * » = 12 واج
بنابراین بلافاصله با شمردن تعداد هجاهای آوانگاری خود ، به جواب صحیح پیمیبریم . ( جواب = ب )
5- تعداد صامت و مصوّت در کلمهی « دانشنامهنویسی » به ترتیب در کدام گزینه آمدهاست ؟
الف ) 8 ، 7 ب ) 6 ، 9[4] ج ) 7 ، 8[5] د ) 9 ، 6
باز طبق روال ابتدا هجابندی و آوانگاری میکنیم : « دا * نـِش * نا * مـِ * نـِ * وی * سی * » با همین کار بدون اینکه لازم باشد تمام واجها را بشماریم و نوع آن ها را تشخیص دهیم به جواب صحیح میرسیم . ( الف )
چرا که ما میدانیم همواره در زبان فارسی تعداد مصوّتها برابر با تعداد هجاها است پس چون هفت هجا داریم بنابراین هفت مصوّت نیز داریم و این پاسخ تنها در گزینهی « الف » وجود دارد .
صامتها : / د ن ش ن م ن و س / = 8 مصوّتها : / ا ـِـ ا ـِـ ـِـ ی ی / = 7
با این توضیح که گاهی اختلاف در واج باعث تمایز معنایی نمیشود ، به عنوان مثال جفت واژههای « فیل ، پیل » و « سپید ، سفید » و امثالهم با وجود اختلاف در واج یک معنا دارند امّا این استثناها هم نمیتواند قانون کلّی زبان را نقض کند چرا که هریک از این ااستثناها هم با قوانین زبانشناسی قابل توجیه هستند .
2- ( * ) به عنوان فاصلهی میان هجاها از این علامت بهره گرفته شد .
3- با توجّه به دو تلفّظی بودن اگر در صورت سؤال مصوّت « ـِـ » زیر صامت « س » قرار دادهنشدهبود میتوانستیم واجها و هجاها را به این شکل نیز نمایش دهیم : « ء اس * مان * خـَ * راش * = 11 واج
4- لازم به توضیح است که غلط بودن این گزینه بسیار مشهود است چرا که ما هیچ هجایی نداریم که تعداد صامتهای آن کمتر از مصوّتهایش باشد یا همواره صامتها با مصوّتها برابرند و یا تعداد صامتها بیشتر از مصوّتها خواهد بود .
5- عیناً با عنایت به توضیح قبل این گزینه نیز غلط است
نکته های دیگر:
- بمیراناد از چهار تکواژ به شرح ذیل ساخته شده است-1
ب+میر+ان+اد
ب تاکید+ بن فعل+ وند گذرا ساز+ وند دعایی ساز
*تک ستاره ها*
taksetareha.blogsky.com